بيانيه يومك (ايكوم) در مورد حفاظت از زيرساخت هاي موزه ها

بيانيه يومك (ايكوم) در مورد حفاظت از زيرساخت هاي موزه ها

موزه ها مسئول نگهداري از ميراث هنري، فرهنگي و علمي دنيا هستند. آنها از نشانه هاي تمدن، فرهنگ، خلاقيت، ذهنيات و دانش بشري در مجموعه هايشان نگهداري مي كنند. موزه ها موسساتي براي تحقيق، واكاوي، جستجوگري و يادگيري هستند. آتش نابودگري Museu Nacional، موزه فدرال دانشگاه ريو دوژانيرو در برزيل را احاطه كرد. خسارت غيرقابل برآوردي كه در اين فاجعه به بزرگترين موزه تاريخ طبيعي آمريكاي لاتين وارد آمد توجه جهان را به آسيب پذيري موزه ها معطوف نمود. در موزه ملي ريودوژانيرو و بسياري ديگر از موزه ها و مجموعه هاي دانشگاهي دنيا، اشيا، نمونه ها و مخازن منحصر به فردي در طي حوادثي كه مي توانستند پيشگيري شوند از بين رفته اند. ريسك وقوع مجدد چنين فجايعي در كنار مسائلي مانند استهلاك تجهيزات و مضيقه هاي مالي كه موسسات ملي و دانشگاهي با آن روبرو هستند به طرز فزاينده اي افزايش پيدا مي كند. فشارهاي اقتصادي وارد بر اين موسسات غالبا باعث غفلت از زيرساختهاي موزه ها ميشود. آتش سوزي ويرانگر برزيل در سپتامبر 2018 اذهان را به سمت خطر و تبعات سهمگين غفلت از سيستم ضروري پيشگيري از آتش سوزي متوجه مي سازد. كوتاهي در ايجاد زيرساختهاي ابتدايي پيشگيري از حوادث از طرف دولتها و موسساتي كه دغدغه حفاظت از ميراث موسسات و كشورهايشان را دارند پذيرفتني نيست. علاوه بر پيشگيري از نابودي اموال فيزيكي، تصميم گيرندگان در دولت ها و دانشگاه ها بايد از ملزومات ابتدايي حفاظت از مجموعه ها و آرشيوهايشان نيز مطلع باشند. كپي هاي فيزيكي [اشيا و آثار حياتي] درانبار پشتيبان دست و پاگير و حجيم هستند. وجود يك بانك داده ديجيتال از مجموعه ها و آرشيوها كه در چندين سرور پشتيبان نگهداري ميشوند حداقل باعث حفظ و ثبت و ضبط بخشي از دانش گردآوري شده و سوابق مجموعه هاي از دست رفته ميشوند. دولتها و موسسات مي توانند با يك سرمايه گذاري نسبتاً ارزان و معقول جهت تجهيز موزه ها و ساير مكانهايي كه در آنها از مجموعه ها نگهداري مي شود به سيستمهاي ابتدايي مقابله با بحرانها و استفاده از مخازن ديجيتال [در كنار مخازن فيزيكي] از نابودي فاجعه بار دانشها جلوگيري كنند. يومك (كميته موزه ها و مجموعه هاي دانشگاهي شوراي بين المللي موزه ها) مجددا بر حمايت همه جانبه خود از Museu Nacional تاكيد كرده و مديران ملي و دانشگاهي را به مسئوليت پذيري در قبال حفظ ميراث در معرض خطر در موزه هايشان فرا مي خواند. سرمايه گذاري در بخش پيشگيري از بحران در مقايسه با بهايي كه در صورت بروز فجايع ناشي از غفلت از آن پرداخته خواهد شد معقولتر و ارزانتر است. بي توجهي مديران در قبال مسئوليتشان براي حفاظت از موزه ها، مجموعه ها و منابعي كه در اختيار آنهاست باعث از دست رفتن بزرگترين گنجينه هاي هنري، فرهنگي و علمي بشري مي شود. تاريخ دانش بشري در معرض خطر است. يومك مديران ملي و دانشگاهي را به پذيرفتن مسئوليتي كه متوجه آنهاست دعوت مي كند كه همانا حفاظت از اين گنجينه هاست. هيئت اجرايي يومك،

17 شهریور 1397

https://t.me/Farhangemuze

https://instagram.com/p/Bnu/

موزۀ هنری از دیدگاه کومارا سوامی بررسی موردی؛ کتاب فلسفۀ هنر مسیحی و شرق

موزۀ هنری از دیدگاه کومارا سوامی

بررسی موردی؛ کتاب فلسفۀ هنر مسیحی و شرق

 

دربارۀ کتاب

کتاب فلسفه هنر مسیحی و شرقی به نویسندگی آناندا كنتیش كومارا سوامی و برگردان فارسی امیرحسین ذكرگو با موضوع هنر، نقد و تفسیر است که توسط فرهنگستان هنر در قطع وزیری و به تعداد 240 صفحه در سال 1386 منتشر شد. فلسفۀ هنر مسیحی و شرقی معرفی یك نظام عقیدتی جامع و جهانی است؛ نظامی كه نه فلسفۀ هنر اومانیستی را می‌توان با آن قیاس كرد و نه می‌توان میان آن‌ها صلح و آشتی برقرار نمود، بلكه تنها رابطۀ موجود میان‌شان، تضاد و تعارض است؛ و آن فلسفۀ راستین خوانده شده است، چون هم‌ معتبر و مقتدر است و هم استوار و پایدار. كتاب حاضر در نه فصل به بررسی فلسفۀ هنر مسیحی و شرقی اختصاص دارد. در فصل نخست به دلایل نمایش كارهای هنری اشاره شده و در فصل دوم تعریفی از فلسفۀ هنر مسیحی و شرقی، یا فلسفۀ راستین هنر فراهم آمده است. فصل سوم به هنر: خرافه یا راه زندگی؟ اشاره دارد. اصلاً فایده‌ی هنر چیست؟ عنوان فصل چهارم است. زیبایی و حقیقت، ماهیت هنر عهد میانه، مفهوم سنتی صورت‌نگاری آرمانی، ماهیت افسانه و هنر عوام، "زیبایی ریاضیات: یك بازبینی عناوین فصل‌های بعدی كتاب است. واژه‌نامه‌ (الحاقات مترجم)، نمایه و تصاویر پایان‌بخش كتاب هستند.

با جستجو در میان مطالب این کتاب به واژگان و مفاهیمی که با موزه و موزه­ داری نسبت دارد اشاره شده که به شرح خواهد آمد.

نگه­داری از آثار هنری

 کومارا سوامی وظیفۀ اصلی موزۀ هنری را نگه­داری از آثار هنری متعلق به اداوار باستانی می­داند و در این مورد چنین می­نویسد: «موزۀ هنری به چه کار می آید؟ آن طور که از واژه «Curator» (موزه دار) استنباط می شود، اولین و بنیادی ترین وظیفه موزه هنری، نگه داری از آثار هنری بی نظیر متعلق به ادوار باستان است؛  آثاری که دیگر در مکان و جایگاه اصلی خود نیستند و کاربرد اصیل خود را نیز از دست داده اند، لذا در ورطه بی توجهی و فراموشی، مسیر زوال و نابودی را می پیمایند. البته چنین مواظبتی از آثار هنری لزوماً در برگیرنده به نمایش نهادن آن­ ها نیست» (ص11).

آموزش در موزه ­ها

در این کتاب پرداختن به آموزش و فعالیت­هایی که جنبه آموزشی دارند مهم تلقی شده و آن ­را هدف والایی برای موزه­ها بر می­شمرد و در پاسخ به این پرسش که هدف از نگه­ داری، نمایش و معرفی آثار و در دسترس عموم قرار دادن آن­ها چیست؟ چنین پاسخ می­دهد؛ «پاسخ این خواهد بود که این فعالیت ها جنبه آموزشی دارند» (ص11).

او پس از این پاسخ پرسش دیگری را نیز مطرح می­ کند؛ «اما پیش از این که در این سوال خود ژرف تر شویم و بپرسیم که «آموزش چه چیز، و برای چه مقصود؟» (11و12)

 کارکرد نمایشی موزه­ ها

در خصوص نحوۀ نمایش آثار هنرمند نیز به این مسئله اشاره می­کند « و آن این که تفاوت است میان نمایش آثار هنرمندان زنده (در قید حیات)، و آثار هنری باستانی یا نسبتاً قدیمی و یا عجیب و غریب» (12).

آثار هنرمندان معاصردر موزه­ ها

«نمایش آثار هنرمندان زنده، که به واقع در معرض نابودی نیستند، امری غیر ضروری است؛ و چنان چه این گونه آثار معاصر در موزه ها به نمایش درآیند دلالتی آشکار است بر این که آن موزه به تبلیغ برای هنرمندان مذکور پرداخته، و در مقام دلال و واسطه هنری به ایجاد یا یافتن بازار برای آن آثار همت گماشته است؛ با این تفاوت که هنگامی که موزه ای در کار دلالی آثار هنری وارد می شود، سودی از آن به موزه نمی رسد» (12).

نسبت هنرمندان با موزه

كومارا سوامی نسبتی میان هنرمندان با موزه در نظر دارد و آن­را در نمایش آثار آنان در موزه مورد بررسی قرار می­دهد. «از سوی دیگر اشتیاق یک هنرمند به این که آثارش در موزه «آویخته» شود یا به «نمایش» درآید صرفاً از «حس کمبود» وی حکایت می کند؛ چرا که هر چیزی به طور طبیعی برای مقصودی خاص و محلی مشخص، که مناسب آن است، ساخته و پرداخته می گردد نه صرفاً «برای نمایش»؛ و این که هر اثر سفارشی، یعنی اثری که هنرمند برای مصرف کنند یا سفارش دهنده خاص تولید می کند، ضرورتاً مطابق شرایط خاص تحت نظارت قرار می گیرد و با نظم و ترتیب نگه داری می شود. و حال آن که ستینفلز (Steinfels) اخیراً چنین اظهار نظر کرده است: « هنری که انگیزه صرف ان آویخته شدن بر دیوارهای یک موزه است، نوعی هنر است که ضرورتی ندارد ارتباط غایی آن با محیط اطرافش تبیین گردد. هنرمندان می تواند هر چه را دلخواه اوست، و به هر شیوه ای که مورد پسند اوست نقاشی کند. اگر آثارش مورد پسند «موزه داران» و متولیان موزه قرار گرفت، خوب همین کافی است، و ایشان آثار مذکور را به همراه دیگر تفحه های  هنری بر دیوار موزه خواهند آویخت» (12).

انگیزه­های موزه­ ها از نمایش

تردید کومارا سوامی در ضرورت نمایش آثار موزه­ای را چنین ابراز می دارد؛ « هنوز با این مسئله ای واقعی روبه رو هستیم: چرا نمایش دهیم؟ این سئوال خصوصاً متوجه آثار نسبتاً قدیمی و خارجی است؛ آثاری که به واسطه آسیب پذیریشان و همچنین عدم انطباقشان با نیازهای ملموس ما ـ لااقل آنچه در سطح آگاهی فعال ماست ـ در موزه ها نگه داری می شوند و مجموعه های حجیمی را تشکیل داده اند. اگر انگیزه ما از به نمایش گذاشتن اشیاء غریب، واضح است که برای نیل به این مقصود نیازی به لمس و حمل آن ها نداریم. این که برای درک صندوق عتیقه قرون وسطایی باید از آن استفاده کنیم، یا برای فهم تخت خواب قدیمی مصری ضروری باشد که روی آن دراز بکشیم و یا این که برای ادراک مفهوم تندیس رب النوعی لازم باشد به آن نذر و پیشکش تقدیم کنیم اموری خیالی هستند نه واقعی»(12و13).

وظایف موزه­ دار و راهنمای موزه

وی دو فعالیت در حوزۀ موزه­داری و راهنمای موزه را رسیدن به مقصود اهداف آموزشی ذکر می­کند. « واقعیت این است که یک «نمایشگاه» برای این که به مقصود آموزشی خود نائل شود دو نوع فعالیت اصلی را طلب می کند: اول مسئولیت «موزه دار» است که باید آثار را برای ارائه آماده سازد و به نمایش گذارد، و پس از این مرحله وظیفه «راهنمای موزه» (Docent) است که نیازهای اصلی سفارش دهندگان آثار اشاره کند و شیوه های خاص و اصیل هنرمندی که اثر را خلق کرده است توصیف نماید؛ ضرورت این دو فعالیت از آنجا سرچشمه می گیرد که چیستی آثار هنری نتیجه مستقیم خواست و هویت حامیان (سفارش دهندگان) و هنرمندانی است که در شکل گیری اثر مؤثر بوده اند»(13).

ضرورت شناخت خالق اثر موزه­ای

«اگر نمایشگاهی صرفاً به محلی برای براوردن حس کنجکاوی مخاطبان و ایجاد سرگرمی بصری برای ایشان تبدیل شود، قطعاً عکس­العمل ها و برداشت های فردی ما نسبت به آثار ارائه شده نیازمان را برآورده نخواهد کرد؛ برای این که بدانیم چرا آن آثار آن طور هستند و آن آثار چه هستند، ضرورت دارد انسان هایی را که در هستی آن ها نقش داشته اند بشناسیم»(13).

کاربرد احتمالی آثار

«چون ما با حمل و نقل مستقیم آثار به نمایش درآمده سر و کار نداریم، می بایست حداقل از کارایی و استعدادهای درونی این آثار آگاه باشیم و آنها را باور داشته باشیم، چرا که هر چند اشیای مذکور پاسخگوی نیازهای جسمانی امروز ما نیستند، شاید بتوانند «حوائج روحانی ما» ـ یا به ترجیح بر خی، خواسته های «عقلانی» ـ را برآورند»(14 و15).

«شأن و نزول این آثار، کمک به تفکر عمیق، برآورده شدن نیازهای روحانی، اصطلاح کیفیت تحریف شده اندیشه، و نهایتاً انطباق و هماهنگ کردن آن با آن صورت کیهانی است»(15).

وی به بیان اهمیت وظیفۀ هنر در بیان حقیقت می­پردازد و هنر حقیقی را هنری می­داند که به«بیانی نمادین و سرشار از معنی، نمایش چیزهایی است که تنها با عقل به روئیت در می­آیند. از این لحاظ هنر نقطۀ مقابل آن چیزی است که ما آن­را آموزش بصری می نامیم چرا که هنر می خواهد به ما بگوید آن چیزهایی که نمی بینیم، اگر قادر به دیدن آن ها باشیم، چه هئیتی خواهند داشت»(17).

موزه و آموزش هنر

نویسنده در ادامه به نقش والای اندیشیدن، چگونه اندیشیدن و به چه اندیشیدن در پرورش هنری کودک اشاره می کند و از روش های آموزشی رایج در مدارس هنری انتقاد می کند و توجه ما را به ارزش موزه  در بالا بردن اندیشیدن و تفکر در مقام مقایسه، آن را مقابل روش های نادرست آموزش هنر می داند. «بدیهی است که موزه ها می بایست در مطلوب ترین وضع خود، دشمنان قسم خورده روش های رایج در مدارس هنری ما باشند»(17).

تفاوت میان آثار موزه ای و غیر موزه ای را در درک تفاوت ما از «کار به عنوان یک پیشه منطبق بر گرایش ها و استعدادهای فردی و غیر موزه ای، و کار به مثابۀ صرف اشتغال برای کسب معاش، صرف نظر از نوع و کیفیت شغل، به ما کمک می کند تا به تفاوت میان آثار موزه ای و اشیاء عرضه شده در فروشگاه های بزرگ و زنجیره ای پی ببریم» (22)

وی در ادامه به وجود وجد و شعفی که در هنگام خلق آثار موزه ای متجلی است اشاره می کند. «انسان در حال کار، در حال انجام فعالیتی است که پیش از هر چیز دوست می دارد، و همین لذت موجود در فرایند عمل، به حاصل کار کمال می بخشد. وجد وشعف موجود در این گونه افعال در آثار موزه ای متجلی است، در حالی که  آثاری که حاصل کار زنجیره ای در نظام صنعتی است فاقد چنین  وجدی است. اشتیاق زائیدالوصف ما به اوقات و حالات فراغت از کار خود شاهدی است برای واقعیت که ما در مشاغل خود چیزی نیستیم مگر یک مأمور فروش» (22)

منابع

کومارا سوامی، آناندا، فلسفه هنر مسیحی و شرق، برگردان و شرح امیر حسین ذکرگو، تهران: فرهنگستان هنر، 1386.

سعیدی زاده، محمد جواد،گزارش از کتاب: فلسفۀ هنر مسیحی و شرقی، مجله زیبا شناخت نیم سال اول 1391، شمارۀ 24، صفحه 141 تا 156.

این مطلب در مجله الکترونیکی فرهنگ موزه شمارۀ چهاردهم، اسفندماه 1395، ص52 تا 54 به چاپ رسید.

 

 

نمایشگاه اودیسه به تصویرگری مارک شاگال در موزه ملی ایران

 

همزمان با گشایش نمایشگاه پیکره­ای برای صلح: مجسمه­ های پنلوپه از تخت­ جمشید تا رُم در موزه ملی ایران، در  روز دوشنبه 6مهرماه1394 خورشیدی، نمایشگاه اودیسه به تصویرگری مارک شاگال از  در کنار این نمایشگاه در معرض دید عموم قرار گرفت این آثار در قالب دو جلد کتاب صور شده و تعدادی تابلوهای چاپ شده از این آثار بود.

کتاب نخست با مشخصات؛ ادیســــه، اسطوره یونانی،اثر هومر، تصویرگر مارک شاگال، ناشر فرناند مورلوت،پاریس، 1974، به زبان فرانسه، چاپ نفیس بر روی کاغذ دست ساز، محل نگه داری مجموعه فرهنگی ـ تاریخی نیاوران، با شماره ثبت: 6666.

کتاب دوم با مشخصات؛ ادیســــه، اسطوره یونانی، اثر هومر، تصویرگر مارک شاگال، ناشر فرناند مورلوت، پاریس، 1974، به زبان فرانسه، چاپ نفیس بر روی کاغذ دست ساز، محل نگه داری مجموعه فرهنگیـ تاریخی نیاوران، باشماره ثبت: 6665.

 ادبيات يونان باستان را تنها با آثار حماسي هومر، شاعرنابينايي كه درسده هفتم و هشتم پيش ازميلاد مي زيسته بررسي مي كنند؛ هر چند كه يونان آن روز داراي ادبيات منظوم، سروده هاي مذهبي توأم با موسيقي، بديهه سرايي، شعر غنايي نيز بوده است. هومر در عين اين كه نابينا بود توانست سپيده دم تاريخ حيات يونان را در دو اثر ماندگار خود به نام هاي  «ايلياد» و «اديسه» چنان ترسيم كند كه تا به امروز تازه و شاداب بماند.

داستان ايلياد به دوران شگفتي «مي سن» و برتري آن دوران مربوط مي شود و موضوع آن لشكر كشي «آگاممنون»پادشاه مقتدر«مي سن» به «تروا» است. اوديسه نيز زمان صلح و بازگشت قهرمانان را از جنگ تروا نشان مي دهد.

اوديسه

اوديسه اثر هومر و شامل24 سروده است. به عقيده يونانيان خدايان طرفدار تراوا، در راه بازگشت پهلوانان يوناني موانعي ايجاد كردند و در اين باره داستان هايي بر سر زبان ها بود. اوديسه ماجراهاي اودوسيوس (اوليس) در راه بازگشت ار جنگ هاي تراوا به سرزمين مادريش ايتاكا (انطاكيه) است.

طوفان، كشتي هاي اوليس را به سرزمين هاي دوري برد. در آن سرزمين ميوه اي (كنار) بود كه هر كس از آن مي خورد خا طرات گذشته را فراموش مي كرد. بسياري از ياران اوليس از آن خوردند و زادگاه خود را فراموش كردند. اوليس به زور آنان را سوار كشتي كرد و بست. سپس به جزيره غولان يك چشم، كه چشمي در وسط پيشاني داشتند، رسيدند. اوليس با ياران خود در آنجا فرود آمد و به غار يكي از غولان رفت. غول دو نفر از ياران او را خورد و در غار را بست. صبح زود دو نفر آنان را بلعيد و از غار خارج شد. شب چون بازگشت، اوليس به او شراب داد. غول مست شد و به خواب رفت. اوليس با ميخی داغ اورا كور كرد.غول بر در غار نشست تا مانع خروج آنان شود. اوليس و همراهان، خود را در پشت شكم گوسفندان پنهان ساختند و از غار بيرون آمدند. سپس به جزيره خداي بادها رسيدند. ايول خداي بادها به اوليس مشكي داد كه در آن بادهاي سخت بودو سفارش كرد كه در مشك را نگشايد. ياران اوليس به طمع گنج، سر آن را گشودند، طوفان مهيب كشتي ها را به جزيره ديگر افكندكه جايگاه غولان آدمي خوار بود. غولان كشتي ها را سنگ باران كردند. جز كشتي اوليس بقيه از بين رفتند. اوليس با كشتي خود به جزيره ديگررفت كه محل زني جادوگر بود.

زن جادوگر به ياران اوليس شراب افسون شده داد و همه به شكل خوك در آمدند. اوليس به كمك گياهي جادويي كه هرمس به او آموخته بود سحر را باطل كرد و جادوگر را مجبور كرد كه يارانش را به شكل آدمي باز گرداند.سپس ار آنجا به جايگاه مردگان رفت تا تيرزياس غيب گو را ملاقات كند.سپس به سرزمين سيرون ها رفت كه در آنجا پرياني در سبزه زارهاي اطراف كرانه آواز مي خواندند و رهگذران را به جانب خود مي كشيد ند. اوليس گوش ياران را با موم اندود و آنان را به دكل كشتي بست. سپس از صخره اي كه دو طرف آن تحت سِیطره دو ديو بود گذشت. يكي از ديوان آب دريا را فرومي برد و با آوايي ترس ناك بازپس مي داد. ديو ديگر دوازده دست و شش گردن داشت كه بر هر گردن سري بزرگ با دهاني فراخ بود و در هر دهان سه رديف دندان قرار داشت. سپس به جزيره اي رسيدند كه رمه گاوان خورشيد در آن مي چريد. ياران اوليس گاوان را كشتند. خورشيد خشمگين شد و طوفان را واداشت تا كشتي آنان را غرق كند. اوليس خود را نجات داد و به جزيره ي يكي از الهگان رسيد. الهه اي عاشق اوليس شد و به او گفت كه اگر آن جا بماند به او عمر جاويدان مي دهد. اوليس موافقت نكرد و الهه او را هفت سال در غار نگه داشت و سرانجام به دستور زئوس آزاد كرد. اوليس سوار بر تخته پاره اي دوباره راه دريا را پيش گرفت. اما بادها تخته او را نابود كردند و او شنا كنان خود را به جزيره اي رساند. پادشاه آنجا اوليس را گرامي داشت و به او كشتي داد تا به زادگاه خود ايتاكا (انطاكيه) باز گردد.

بيست سال از سفر اوليس گذشته بود. پدرش پير شده و از شهر رفته بود و مادرش در فراق فرزند خود را به دار آويخته بود. پسرش تلماك اكنون جواني برومند شده بود. زن پاكدامنش پنه لوپ در فراق شوهردر را بر خود بسته و از همه گسسته بود. اميران شهر كاخ او را متصرف شده و دارايي او را برده بودند واز پنه لوپ مي خواستند تا از ميانه ي آنان يكي را به شوهري برگزيند. پنه لوپ جرأت مخالفت نداشت اما از آنان اجازه خواسته بود تا كفني را كه در حال بافتن بود به اتمام رساند. روز مي بافت و شب مي شكافت.

اوليس در جامه گدايان وارد شهر شد. هيچ كس او را نشناخت جز سگش، كه از فرط شادي جان داد. پنلوپه اعلام كرده بود كه هر كس كه بتواند كمان اوليس را زه كند و تير را از سوراخ انگشتر بگذراند مي تواند همسر او شود. اما هيچ كس از عهده بر نيامد. اوليس كه در جامه گدايان بود به آساني كمان را زه كرد و تير را از انگشتري گذراند. سپس به آستانه در ايستاد و به كمك پسرش دشمنان را كشت و حقيقت حال خود را بر همسرش آشكار ساخت.

نگاهی به نمایشگاه پیکره ای برای صلح؛ تندیس های پنلوپه از تخت جمشید تا رُم در موزه ملی ایران

 نمایشگاه پیکره ای برای صلح؛ تندیس های پنلوپه از تخت جمشید تا رُم

پیکره سنگی پنلوپه (Penelope) در 1314خورشیدی (1935 میلادی) طی کاوش های باستان شناسان موسسه شرق‌شناسی شیکاگو در تخت جمشید به دست آمد. کاوشگران به نیم‌تنه‌ای شکسته از سنگ مرمر برخورد کرد که با مجموعه‌های مکشوفه در کاخ بسیار متفاوت بود. کاوشگر این مجموعه، معتقد بود این  تندیس پس از هدیه از سوی یونانیان به پادشاه ایران در تالار ستون‌دار جای گرفته است.

با حملۀ اسکندر مقدونی در 331 پیش ‌از میلاد و تارج و غارت سپاهیانش پیکره پنلوپه مانند سایر آثار تخریب و از مکان اصلی خود خارج و به دلیل سنگینی زیاد تا مکانی دیگر در تخت جمشید کشیده شد و در همان‌جا رها گردیده است. این تندیس در محل سر، بازوها و پاها به شدت آسیب دیده و علاوه بر شکستگی‌های عمیق که در زیر گردن، شانه و بخشی از بالاتنه دیده می‌شود، قسمت بیش تر هر دو دست، سر و پاهای  تندیس نیز مفقود شده است. در بخش میانی دست شیاری دیده می‌شود که به نظر می‌‍رسد  تندیس در دست خود میله‌ای را به طور عمودی نگاه می‌داشته که با توجه به داستان ریسندگی پنلوپه، احتمال دارد این حفرۀ میانی محل نگه داشتن میلۀ دوک بافندگی باشد.

 این  تندیس‌ها که سمبل بانوی سوگوار و بانوی وفادار در سدۀ پنج پیش ‌از میلاد هستند یادآور داستان اُدیسه اثر هومر نویسندۀ معروف و حماسه نویس سدۀ هشتم پیش ‌از میلاد یونان است. در این داستان اُدیسه فرمانروای ایساکا بوده که با زن زيبايي به نام پنلوپه ازدواج می‌کند. حاصل این ازدواج پسري به نام تلماك است. هنگامي‌كه تلماك يك ساله بود، اوليس یا اُدیسه براي جنگ با تروا فرا خوانده می‌شود. اين جنگ 20 سال طول کشید و ماجراهای زیادی برای اُدیسه و سربازانش پیش آمد. از سوی دیگر پنلوپه همسر با وفای اُدیسه در غیبت او خواستگاران زیادی داشت و به رسم بیوه‌زنان یونان باید همسری انتخاب می‌کرد. اما پنلوپه در قلب خود امید به بازگشت همسر خود داشته و از خواستگارها فرصتی می‌خواهد تا لباسی را ببافد و پس از کامل شدن به خواستگارها پاسخ دهد. پنلوپه روزها می‌بافت و هر شب آن بافته را می‌شکافت تا کار بافتن پایان نپذیرد. اما سرانجام رازش فاش شد و اعلام کرد همسر کسی می‌شود که بتواند کمان اُدیسه را خم کند. سرانجام اُدیسه پس از 20 سال از جنگ تروا بازگشت و در قالب یک چوپان به زندگی‌اش ادامه داد. او با استفاده از تیر و کمان و مهارتش در این رشته، در لباس گدایان توانست در مسابقه خم کردن کمان شرط را ببرد و تک‌تک خواستگارها را که در این مدت اموالش را به سرقت برده بودند بکشد. عشق  پنلوپه به همسرش اُدیسه و انتظار او برای بازگشت همسرش او را به سمبل بانویی وفادار و سوگ‌وار در هنر یونان تبدیل کرده است.

سبک ساخت  تندیس پنلوپه مکشوفه از تخت جمشید ترکیبی از هنر یونانی ‌ـ ‌رومی است و از نظر زمانی به میانه‌های سده پنجم پیش‌از‌میلاد تعلق دارد، بنابراین احتمال غارت آن توسط سپاهیان ایرانی و آوردن آن به تخت¬جمشید در این تاریخ وجود نداشته است. پژوهشگران بر این باورند که این  تندیس هدیه‌ای بوده به نشانه صلح و دوستی و عهد و پیمان که از سوی یونان به پادشاه ایران داده شده است. علاوه بر این نمونه که در موزه ملی ایران نگاه داری می‌شود یک  تندیس در موزه کاپیتولینی (Capitolini) در روم  و دو نمونه در موزه واتیکان نگاه داری می‌شوند.

نمایشگاه پیکره ای برای صلح؛ تندیس های پنلوپه از تخت جمشید تا رماز 6 مهر ماه آغاز و به مدت چهاره ماه در موزه ملی ایران  برپاست.

 

موزه ها (خاطرات+ خلاقیت = تحولات اجتماعی)

تحولات اجتماعی

بخش سوم شعار ایکوم برای روز جهانی موزه در سال 1392 ( 2013)ا به تحولات اجتماعی اشاره دارد.

یکوم در چند سال اخیر تأکید بسیاری بر یادآوری نقش اجتماعی موزه­ ها دارد، که این رویکرد را می ­توان در شعارهایی که طی 21 سال گذشته انتخاب و اعلام جهانی کرده، دید. به­ طوری که حدود نیمی به ­صورت مستقیم و بقیه به ­طور غیر مستقیم در بیان کارکرد و اهمیت موزه ­ها در جامعه و ضرورت توجه به مسئولیت موزه ­ها در مواجه با تحولات اجتماعی است.

ایکوم در حالی بر نقش اجتماعی موزه­ ها در سراسر جهان تأکید دارد که موضوع اجتماعی شدن و حضور موزه در جامعۀ ایران نا ملموس است.

آن­چه مسلم است، این­که، موزه ­ها در عصر کنونی باید در تعامل با اجتماع به حیات خود ادامه دهند، این در حالی است که بیشتر موزه ­ها در راستای این هدف گام بر نمی ­دارند و محور اصلی فعالیت خود را بر بازدید از موزه­ ها قرار داده­اند.

ایکوم با در نظر گرفتن تفاوت و تنوع فکری، فرهنگی و اجتماعی بشر که در آثار بار ارزش فرهنگی نمود  پیدا می­کند،  کوشش می­ کند تا در راستای گفتگوی شفاف در جهت درک حقوق بشر در بین فرهنگ ­ها گام بردارد. به همین سبب است که مسئولیت اجتماعی موزه­ ها در تحولات اجتماعی را پُر رنگ نشان می ­دهد و آن ­را در قالب درون مایۀ اصلی شعار روز جهانی موزه در سال 1392 (2013) را بارز می­ کند.

امروزه موزه­ های قرن بیست ویکم از سویی در معرض تحولات عمدۀ اقتصاد جهانی و محیط زیست قرار گرفته­ اند و از سویی دیگر در جایگاهی واقع شده­اند که بایستی به موضوعات مهمی چون حفاظت از تنوع فرهنگی و زیستی به­ عنوان میراث مشترک بشری، بپردازند.

موزه ­ها در جریان تحولات موجود در جهت ترویج هماهنگی اجتماعی نقش واسطه را ایفا می­ کنند. در حال حاضر ثبات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیط زیستی از اولویت­ های مطرح در دنیا به­ شمار می ­رود.

تحول اجتماعی بخش جدایی­ ناپذیر زندگی بشری است که حاصل اندیشۀ اجتماعی گروه­ های بشری است. و از آن­جایی که اندیشه­ ها سیال و جاری هستند در هر زمانی خود را به شکلی از تحولات در جامعه نشان می ­دهند. و آن هنگام که تحولی در اجتماع زُخ ندهد. لاجرم به مرگ و نیستی محکوم است.

موزه­ ها نسب روشنی با اجتماع دارند. به ­گونه ­ای که موزه شدن یک مجموعه مترادف با اجتماعی شدن آن و همراه شدن با تحولات اجتماعی یا ایجاد ایجاد تحول اجتماعی کردن است.

تحول و تکامل دو واژه هستند که در راستای هم و نه در خلاف هم، چه آن هنگام که تحولی در اجتماع رُخ می ­دهد، رو به سوی تکامل دارد و آن­سان که تکاملی در زندگی اجتماعی انسان به ثبت برسد، نتیجۀ تحول بوده ­است.

مختصری در مورد شعار ایکوم برای روز جهانی موزه در سال 1392 ( 2013)

 مختصری در مورد شعار ایکوم برای روز جهانی موزه در سال 1392 ( 2013)

بخش دوم: خلاقیت

موضوع خلاقیت که ایکوم در شعار امسال خود مورد توجه قرار داده است، گزینۀ مناسبی برای موزه­ های ایران است که بتوانند دوره­ ای را که با مشکلات مختلفی از جمله کمبود مالی، کاهش بازدیدکنندگان و ... رو به رو هستند، با به کارگیری خلاقیت، متحول کنند و برای معرفی بیشتر داشته­ های خود بکوشند.

در سال­ های اخیر، آن­ چه که در طرح­ های راهبردی ایکوم مهم بوده، خلاقیت است. پرداختن به این امر، حاکی از ارج نهادن به خلاقیت بشری و سهم به ­سزای آن در درک گذشته، شکل بخشیدن به حال.

به ­نظر می ­رسد که برایند حاصل از ترکیب خلاقیت و خاطره بتواند در فعالیت­ های موزه ­داری  به ابزاری مؤثر برای موزه­ ها در راستای هدف نهایی که همان تحولات اجتماعی باشد، دست یابد.

در سال­ های اخیر، آن­ چه که در طرح­ های راهبردی ایکوم مهم و مطرح بوده، خلاقیت است. پرداختن به این امر، حاکی از ارج نهادن به خلاقیت بشری و سهم به ­سزای آن در در درک کذشته، شکل بخشیدن به حال و برنامه­ ریزی برای آینده است.

موزه ها (خاطرات+ خلاقیت = تحولات اجتماعی)

مختصری در مورد شعار زوز جهانی موزه ها در سال 1392 (2013)

 موزه ها (خاطرات+ خلاقیت = تحولات اجتماعی)

بخش نخست؛ خاطره

نخستین مولفه از این شعار خاطره است. ایکوم با انتخاب این شعار برای موزه­ها در سال جاری میلادی، توجه ویژه ­ای به عنصر خاطره داشته است. این اهمیت و نقش آن در حوزه میراث بشری بر کسی پوشیده نیست. زیرا بسیاری از نهادهای فرهنگی بین­ المللی خاطره را بخشی از میراث ناملموس بشریت می ­دانند که باید حفظ شود.

از سال 1383 (2004) بحث میراث معنوی به مجموع فعالیت­ های موزه­ ها اضافه شد و اکنون شاهد آن هستیم که شورای جهانی موزه ­ها می­ خواهد خاطرات را نیز به حریم موزه ه­ای جهان وارد کند.

با وجود پیشینه و اهمیت میراث معنوی و شفاهی، ایکوم تلاش می­ کند تا با وسعت و عمق بخشیدن به فعالیت­ های موزه ­ها،  صیانت و نگه ­داری از این میراث را به موزه ­ها واگذار کند.

نگاهی به شعار ایکوم برای روز جهانی موزه در سال 1392 ( 2013)

نگاهی به شعار ایکوم برای روز جهانی موزه در سال 1392 ( 2013)

گسترش فعالیت­ های موزه و موزه­ داری در سطح دنیا و همكاری همه جانبۀ علمی، فرهنگی و صنعتی ِ بین آن­ ها، برای دستیابی به اهداف فرهنگی از طریق هماهنگ ساختن اقدامات بین­ المللی و تدوین برنامه ­هایی با هدف اساسی همكاری مشترك و دو جانبه بین مردم و موزه­ ها در سطح جهانی  امکان پذیر است.

 بر  همین اساس، در قطعنامۀ شمارۀ پنج ِ دوازدهمین مجمع عمومی كمیتۀ بین ­المللی موزه­ ها ایكوم (ICOM) كه در 28 مه 1977 میلادی در مسكو برپا شد، روز 18 مه برابر با 28  اردی­بهشت روز جهانی موزه ­ها اعلام شد و از آن سال در روز یاد شده در همۀ كشورهای عضو، مراسمی برپا می ­شود.

ایکوم شورای بین­المللی موزه­ها، سازمان غیردولتی مربوط به اُمور موزه­ ها و کارگزاران حرفه ه­ای موزه­ هاست که با هدف ترویج منافع موزه ­داری و دیگر رشته ­های وابسته به اداره و فعالیت ­های موزه­ ها ایجاد شده است.

این نهاد بین­ المللی از سال 1992 در آغاز هر سال میلادی شعاری را برای روز جهانی موزه(28 اردی­ بهشت­ ماه)، انتخاب و اعلام می­ کند تا فعالیت موزه­ های سراسر جهان بر اساس آن هدفمند شود.

بر طبق این رسم امسال ایکوم نیز شعاری را برگزیده است و آن شعار  خاطرات+ خلاقیت = تحولات اجتماعی است.

هدف ایکوم از این نام­گذاری­ ها، یادآوری نقش موزه­ ها و بیان تأثیرگذاری آن بر روابط اجتماعی است.

  ایکوم با تأکید بر این که موزه‎‎ها در سراسر جهان مکانی برای جلب احترام و افتخار هستند، یادآور شده است که انتخاب این موضوع با هدف نمایش غنای میراث تاریخی ما در جهان و حفاظت و نمایش آن از طریق موزه­ها صورت گرفته است. 

این موضوع کارکرد موزهها را در حفاظت و نمایش آثار تاریخی همراه با نوآوری و توانبخشی که مشخصۀ اصلی تمام موزهها و مسئولیت آن‌ها را در سالهای اخیر نشان می‌دهد. این مشخصات، همان جایی است که قدرت واقعی  نهادهای موزهای جهان امروز در آن نهفته است. ایکوم در بیانیۀ رسمی که به همین مناسبت منتشر شده، آورده است: این موضوع کاملاً خوش ­بینانه و امید بخش است که در شکلی از ائتلاف پویا، میتواند سبب گردهم آمدن مفاهیم متعددی شود که برای تعریف جایگاه و کارکرد موزهها در دنیای امروز اساسی است. این شعار همچنین طبیعت جهانی این قبیل مؤسسات و نفوذ مثبت و سازندۀ آن ها را در جامعه بشری پُررنگ می کند.

مختصری در مورد زیر نویسی برای آثار موزه ای

 مختصری در مورد زیر نویسی برای آثار موزه ای

طراحی و نصب زیر نویس آثار به نمایش درآمده در موزه برای طراحان نمایشگاه و گالری ضرورت دارد. زیرا این امر برای معرفی اثر و رفع ابهام­ها و پرسش­ ها برای بازدید  کنندگان بسیار موثر است.

برای تهیه زیر نویس دستور العمل مشخصی وجود ندارد، اما موارد بسیار مهمی هستند که بایستی در یک زیر نویس رعایت شود.

اندازه زیرنویس و شکل آن ببننده را جذب کنند. اندازه زیر نویس، رنگ، فونت، اندازه فونت؛ کوتاهی و اختصار و در عین حال علمی بودن اطلاعات همگی از نشانه های یک زیر نویس خوب هستند. همچنین در تمامی موارد نباید زیر نویس از نظر رنگ و محتوا اثر را تحت تاثیر قرار دهد.

در  مرحلۀ نخست برای معرفی اثر، به­طور کلی و عمومی، کوتاه ترین و در عین حال مفید ترین و درست ترین تعریف از شی می آید. که معمولاً این نام به زبان فارسی و در مقابل انگلیسی نوشته می­شود.

در مورد آثار تاریخی موارد مهم مانند دورۀ تاریخی، محل کشف و  جنس آن می آید.

در مورد آثار هنری عنوان اثر، هنرمند، سبک، روش کار و تکنیک، اندازه و بستر کار نوشته می شود.

در مورد آثار مردم شناسی  علاوه بر دوره منطقه فرهنگی و جغرافیایی، کاربر شی و جنس آن مهم است.

در مورد آثار معاصر می­ توان نام سازنده یا سفارش دهنده را نیز ذکر کرد.

آثار به نمایش درآمده در موزه های علوم طبیعی ساختار ویژه خود را دارند و اسامی علمی و لاتین  و نیز رعایت طبقه بندی علمی شامل رده ، زیر مجموعه ها و... مهم است.

نمايشگاه زيور آلات همزمان با فرا رسيدن نوروز 1392 در موزۀ ملی ایران

نمايشگاه زيور آلات همزمان با فرا رسيدن نوروز 1392 در موزۀ ملی ایران

رئيس موزه ملي ايران از برگزاري نمايشگاه زيور آلات و طلاجات قديمي همزمان با فرا رسيدن تعطيلات نوروز در موزه ملي خبر داد.

«اسد الله محمد پور» با اعلام اين خبر با اشاره به برنامه هاي نوروزي موزه ملي ايران در سال 92 گفت: يکي از برنامه هاي موزه ملي ايران در نوروز 92 برگزاري نمايشگاه زيور آلات تاريخي است.

وي افزود: در اين نمايشگاه زيور آلات و طلاجات قديمي و تاريخي در معرض نمايش قرار خواهد گرفت و بازديد کنندگان از اين نمايشگاه با زيور آلات قديمي دوران مختلف تاريخي آشنا خواهند شد.

وي خاطر نشان کرد: اين نمايشگاه در تعطيلات نوروز داير مي شود و بازديد کنندگان از موزه ملي ايران مي توانند از اين نمايشگاه نيز بازديد کنند.

منبع خبرchtn.ir

 

 

  

پیشینۀ موزه موزه­های مدرن

پیشینۀ موزه موزه­های مدرن

۱- موزه­ها در دورۀ رنسانس

۲- موزه­های دورۀ سده­های هفدهم و هجدهم میلادی

ویژگی­های این موزه­ها که در اواخر سدۀ هفدهم و اوایل سدۀ هجدهم طراحی شده­اند عبارتند از:

نقش مدنی موزه­ها به عنوان اثری یادمانی و گنجینۀ هنری

پیچیدگی برنامه

جایگزینی فضاهای قابل انعطاف به­جای اتاق­ها

تالارهای سنتی

روش­های بهتر برای نگه­داری

نمایش و نور پردازی اشیاء

۳-  موزه­های سدۀ نوزدهم

۴- موزه­های سدۀ بیستم

اهمیت این موزه­ها در جنبه­های معمارانه­ای که در طراحی آن­ها به­کار رفته نهفته و مطرح است. همچنین به تحلیل روابطی که در داخل هر موزه بین شکل معماری آن و گفتمان اشیاء مورد نمایش و بین کالبد و محتوا وجود دارد.

موزه­های این دوره را از نظر برنامه، اندازه، شکل و پیچیدگی با همدیگر مقایسه می­کنند.

کلید درک طبقه­بندی موزه­های این دوره شامل:

رابطۀ بین معماری و برنامۀ موزه

ارتباط بین فضا و آثار هنری

رابطۀ بین علم(ابعاد، فضا سازی و سیستم نورپرازی) و فرهنگ

۵- موزه­های مدرن

دسته­بندی موزه­های مدرن

        مراکز فرهنگی بزرگ که تعدادی امکانات دیگر ملازم آن­هاست.

        گالری­های بزرگ نقاشی

        موزه­های هنر مدرن

        موزه­های علوم، فن­آوری و صنعت

موزه­های شهرداری

 گالری­ها و مراکز هنرهای معاصر

معماری موزه

در موزه­های سنتی، ساختمان موزه ناشی از خاستگاه­های گوناگونی است.

 اتاق گنجینه، نمایشگاه آثار هنری و عتیقه، نمایشگاه مجموعۀ تاریخ طبیعی، گالری عکس، باغ باستان­شناسی، موزۀ دولتی، موزۀ علوم، موزۀ اجتماعی و...             

ویژگی موزه­های معاصر:

موزه­های معاصر به­طور همزمان در دو جهت مخالف در حرکتند. از یک طرف، مجموعه­های فرهنگی بزرگی در حال توسعه­اند که موزه­ها و فضاهای نمایشگاهی، نقش مهمی در ترکیب آن­ها ایفا می­کنند. از طرف دیگر، موزه­های کوچک اختصاصی که به یک موضوع خاص می­پردازند،     به­طور فزاینده­ای رواج بیشتری می­یابند. در این میان ممکن است موزه­هایی به هنرمندی خاص یا به یک مجموعۀ فردی(عمومی، خصوصی)، باستان­شناسی، صنعتی یا موضوعاتی از دنیای کار، یا به یکی از جنبه­های طیف بسیار گستردۀ فرهنگ معاصر، سینما، طراحی صنعتی، روانکاوی، زنان هنرمند، کودکی و بسیاری جنبه­های دیگر اختصاص یابد.

 

نمایش اشیاء و  آثار هنری  موزه و گالری

نمایش اشیاء و  آثار هنری  موزه و گالری

موزه ها و گالری های آثار هنری کارکرد های مشابهی داشته و مثل انواع مختلف نهاد ­های فرهنگی دارای ویژگی های یکسان فراوانی هستند . به طور کلی مهمترین وظایف موزه ها و گالری آثار هنری، گرد آوری، ثبت، حفاظت، پژوهش، توضیح و نمایش آثار مهم است. به همین دلیل افراد زیادی با مهارت های مختلف مورد نیاز است. به هرحال، نه تنها بین موزه و گالری آثار هنری تفاوت هایی وجود دارد بلکه بین انواع مختلفی از موزه ها و گالری ها اختلافاتی دیده می شود . 

 برای نمایش آثار هنری و اشیاء با اهمیت از نظر  تاریخی، علمی و فرهنگی، موزه باید از آن ها در برابر آسیب، خطر سرقت، رطوبت، خشکی نور خورشید و گرد و غبار مراقبت کرده و آن ها را در بهترین نور و نما، نشان دهد. این امر زمانی حاصل می شود.

 مجموعه های موزه ها به دو دسته اشیاء مطالعاتی که مورد مطاله و بررسی قرار دارند و اشیاء نمایشی که در سالن ها و گالری ها به نمایش در می آیند.

 نمایشگاه ها باید به نحوی برگزار شوند که عموم مردم بتوانند آثار را بدون هیچ مشکلی تماشا کنند. این امر نیازمند یکسری برنامۀ به دقت تعیین شده و گسترش یافته در فضاهایی با شکل مناسب و تزئین منطقی و جذاب به ویژه در موزه ها است.

 در گالری ها هر گروه ار تصاویر باید در یک اتاق جدا گانه قرار گیرد و هر تصویر باید روی یک دیوار مجزا باشد یعنی در هر گالری باید چند اتاق کوچک وجود داشته باشد . این شیوه نسبت به فضاهای بزرگ که برای تصاویر بزرگ به کار می روند فضای بیشتری را نسبت به مساحت زیر بنا را به دست می دهد.

  در گالری آثار هنری، عموماً مسیر چرخشی یک طرفه وجود ندارد و فقط بخش های جداگانه دیده می شود موزها وگالری ها هر کدام نیاز به اتاق های جانبی برای بسته بندی، ارسال، بخش اداری، بخش اسلاید،کارگاههای حفاظتی و تالار سخنرانی دارند.

کاخ های سلطنتی به جا مانده از گذشته،کاخ ها و خانه های اشراف و قلعه ها و دیگر بناها برای ساخت موزه مناسب هستند. این مکان ها برای اشیاء تاریخی و نگه داری آن ها مناسب می باشند زیرا فضای مساعد تری را نسبت به موزه های جدید برای این گونه اشیاء فراهم می کنند.

امروزه ساختمان موزه ها را به عنوان مراکز فرهنگی هم به کار می برند پس باید در مرحلۀ طراحی این احتمال را هم در نظر گرفت .در این حالت باید فضای کافی برای نمایشگاه های موقتی و دایمی، کتابخانه، اتاق رسانه ها و تالار سخنرانی وجود داشته باشد.

 ضمناً باید فضای خاصی برای استراحت، خوردن و آشامیدن، حمل و نقل و انبار، نگه داری از اشیاء، گارگاه ها و بخش های اداری تخصیص دارد.

 پیشرفتهای تکنولوژی نه تنها بر عملکرد موزه ها، بلکه بر طراحی نمایشگاه ها هم تاثیر به سزایی دارد. کامپیوتری کردن ثبت مجموعه و مستند سازی طراحی، کوچک کردن لامپ و فیبر نوری و تاثیر آن ها بر طراحی نور پردازی دو نمونه از این پیشرفت ها هستند.

 

برگرفته شده از:

 1-Neufert architects data forth edition 2006

 2-arcspce.com

 

راهنمایی  در موزه

 

آنچه باعث گرديد تا امري به نام راهنمايي در موزه‌ها به‌وجود آيد دو علت عرضه عمومي و نگاه ارزش‌هاي آثار بود، مخاطبي كه به موزه وارد مي‌شد نيازمند واسطه‌هايي بود تا او را به جهان اطلاعات نهفته در آثار هدايت كند، از آنجا كه در قدم‌هاي اول اين جهان كوچك و محدود بود، چنانكه اطلاعات مربوط به هر اثر را مي‌شد در تعداد محدودي از كلمات و جملات خلاصه نمود و جهان محدود اطلاعات را مي‌شد در نوشتارهاي كوچكي با عنوان پانويس آثار و كلام شنيداري افرادي بعنوان راهنما جاري ساخت. اين اتفاق و فرآيند ساده‌اي بود كه در جهان موزه‌هاي سنتي شكل مي‌گرفت، موزه‌هاي نسل اولي كه براي تمام موزه و براي هر اثر نقش ثابت و پيام‌هاي ثابتي متصور بودند. در اين دوره موزه‌ها جهان پيام‌ها بودند و اين پيام آمده بود تا به مخاطب انتقال يابد و پيام‌ها در موزه‌ها حك شده موجود بود و شرايط زماني و يا ساير اتفاقات در موجوديت اين پيام‌ها تأثيري نداشت. در اين فريند تمامآيند تمام هويت و برداشت از هر اثر به همان پيام خلاصه و محدود مي‌گرديد.

در چنين فرآيند و جهاني راهنمايان حافظان پيام و ناقلان ثابت آنها هستند اگر چه بعدها موضوع مخاطب‌شناسي و تنوع مخاطبين مطرح گرديد اما شناخت مخاطبين بستري بود در جهت هدف مورد نظر يا انتقال يا دريافت پيام موزه و آثار آن، ولي تمام روش راهنمايان به گفتاري خلاصه مي‌گرديد كه اين گفتارها حاوي تعريف‌ها و يا توصيف‌هاي آثار بود.

اما اين وجود را مي‌توان نسل راهنمايان سنتي دانست و تنها به حفظ كردن اطلاعات و بهره‌گيري از كلام تكيه داشتند از زماني دچار چالش و تحول شدند، راهنمايان سنتي داراي دگرگوني و تغيير نبود چنانكه در گذر سالها و روزها شيوه عملكردشان چندان تغيير نمي‌يافت اگر چه در محيطي فرهنگي و علمي حضور داشتند اما همانند عوامل فرهنگي موجود در سايه محيط‌هاي فرهنگي نسبتي با تحولات اجتماعي نداشتند چنانكه خود اين نوع از موزه‌ها چندان تغيير و تحولي در برابر تحولات اجتماعي نداشتند.

منبع: رضا دبيري‌نژاد- فصلنامه موزه ها -  شماره۴۷ - بهار ۱۳۸۸

مستندنگار در موزه

مستندنگار در موزه

 شناسایی دقیق آثار موزه­ای، تهیۀ شناسنامۀ آثار و ثبت آن­ها در دفاتر از مهم­ترین وظایف یک موزه­دار مستندنگار است. مستندنگار ممکن است از روش­هایی مانند عکاسی، فیلمبرداری، طراحی و استفاده از چند رسانه­ای­ها بتواند در دستیابی به اهداف خود کوشش کند.

جایگاه مستندنگاری درحیطه­های موزه­داری و حفاظت مرمت اشیاء مشابه دیگر پروژه­های علمی است. در این گو­نه پروژه­ها، نوع بازدید و بررسی کارشناسانه، اهدف، گردآوری اطلاعات و مشاهدۀ مستقیم شیء و اظهار نظر دربارۀ ویژگی­های فنی، هنری و قدمت تاریخی آن در محدودۀ خواسته شده است.

هدف از مستندنگاری تهیۀ گزارش از وضع موجود و گردآوری اطلاعات و مشاهدۀ اثر برای ارائۀ پیشنهادهای سازند در جهت پیشگیری از آسیب­ها و نگه­داری بهتر از اشیاء موزه­ای است. هدف پایانی از مستندنگاری تهیه و تکمیل شناسنامۀ اشیاء موزه­ای است. اطلاعات اشياء موزه­اي معمولاً به روش­های شفاهی، نوشتاری و ديجيتالی به مخاطبان و  مراجعه­کنندگان ارائه می­شوند. بهترين حالت ارائه اطلاعات به پژوهشگران و بازديدکنندگان به­صورت ديجيتالی و رایانه­ای است. زیرا در کمترین زمان و بهترین کیفیت اطلاعات منتقل می­شود.

موزه­داران با استفاده از چندرسانه­ای­ها مانند عکس، فيلم، متن و... از اشياء موزه­ای، امکان بهره­برداری­های پژوهشی را برای محققان، مراجعه­کنندگان و مخاطبان هدف را فراهم می­کنند.

هدف از نمایش آثار در موزه

هدف از نمایش آثار در موزه

 نخستین و مهم ­ترين هدف از نمايشآثار در موزه ها تسهيل ارتباط ميان بازديد كننده و آثار  است كه الگوها و جلوه هاي ويژه خود را دارد و مخاطب شناسي نيز محور مهمي در تعيين اين الگو به شمار مي رود به همین سبب در اجرای برنامه های ارائه و نمایش آثار دو مکته را در نظر داشت .

 نخست این که موزه وسيله است.

در این مورد این اشاره لازم است که، موزه وسيله نمايش اشياء است، نه اشياء وسيله نمايش موزه.

 دوم آن که موزه تأثير فرهنگي و هنري و ايجاد رابطه بصري از طريق برخورد مستقيم با شی فراهم می آورد.

 آنچه مسلم است موزه تنها وسيلة ارتباط عيني نيست، بلكه هدف اساسي آن القاء تأثير فرهنگي و هنري و ايجاد رابطه بصري از طريق برخورد مستقيم با اشياي دو بعدي به صورت رويارويي يك جهت با اشياي سه بعدي از راه برخورد چند جهت است.

با ارائه  و نمایش آثار موزه نقش هاي اجتماعي متعددي را ايفا می کند. مانند

- موزه بازتابي از قدرت دولت يا مذهب

-  موزه ميدان گسترده اي در جهت پژوهش دانشگاهيان و محققان فراهم می آورد.

-   موزه تصويري از علائق متنوع قشرهاي فرهيخته جامعه را نشان می دهد.

-  نهاد موزه نمادي از ثروت و پايگاه اجتماعي گرد آورنده ها و...  را ارائه می دهد.

- ارائه يك بنياد فرهنگي در تجليل از يك شهر يا كشور.

موزه حتي نقش مهمتري را ايفا نموده و قادر است با بيدار كردن روح خلاقي كه در هر يك از ما نهفته است توان هنري و قصد فكري ما را برانگيزاند.

موزه­ های معاصر

ویژگی موزه­ های معاصر:

موزه­ های معاصر به ­طور همزمان در دو سوی مخالف در حرکتند. از یک طرف، مجموعه­ های فرهنگی بزرگی در حال توسعه­ اند که در این میان موزه­ ها و فضاهای نمایشگاهی، نقش مهمی در ترکیب آن­ ها ایفا می­ کنند. از طرف دیگر، موزه ­های کوچک اختصاصی که به یک موضوع خاص می ­پردازند، به­ طور فزاینده­ای رواج بیشتری می­ یابند. در این میان ممکن است موزه هایی به هنرمندی خاص یا به یک مجموعۀ فردی(عمومی، خصوصی)، باستان­ شناسی، صنعتی یا موضوعاتی از دنیای کار، یا به یکی از جنبه­ های طیف بسیار گستردۀ فرهنگ معاصر، سینما، طراحی صنعتی، روانکاوی، زنان هنرمند، کودکی و بسیاری جنبه­ های دیگر اختصاص یابد.

 

موزه هاي فضاي آزاد

موزه هاي فضاي آزاد

موزه هاي فضاي آزاد(Open Air Museum) ، اشاره اي است به موزه هايي كه نه در يك بناي مشخص و مختص نمايش، بلكه در محدوده يك باغ يا يك پارك مستقر شده اند و اشياء آن ها را در فضاي آزاد معرفی مي شوند. ایکوم تعریف موزه را برای موزه های فضای باز هم صادق می داند و این گونه موزه ها را نیز همانند موزه های دیگر، نهادی غیر انتفاعی برای همگان به شمار می آورد تا در خدمت جامعه و توسعۀ آن باشد. اين موزه ها به همه رشته هاي علوم متكي هستند ولي مسايل خاصي از حيث موزه شناسي و موزه نگاري مطرح مي كنند. بدينسان در بين آن ها به موزه هاي مردم شناسي، موزه هاي علوم طبيعي، موزه هاي باستان شناسي، موزه هاي هنري و موزه هاي تاريخ و فنون بر مي خوريم. هدف از ایجاد این طیف موزه ها، گردآوری، پژوهش، معرفی و آموزش در زمینۀ مدارک، اسناد و دست آوردهای ملموس و ناملموس مردم یک منطقه و محیط زیست آنان است. در اين موزه ها اگر چه مديريت، خدمات و مخازن در ساختمان هاي وسيعي مستقر هستند، ولی مسايل خاصي از جمله؛ نگه داري اشياء و شیوۀ بازدید و مسیر بازدیدکنندگان در فضاهای باز انجام می گیرد. به سبب کارکردی و نوع خدمات رسانی به مخاطب این موزه هاي همانند موزه های سنتي و کلاسیک هستند. که به علاوه این ها، موزه های فضای باز با ویژگی های سرزنده تر و فضا سازی پارك مانندشان موزه ها بسيار جذاب هستند و بازدیدكنندگان غالباً ترجیح می دهند تا به طور گروهی به بازدید بپردازند.

هدف موزه ها

هدف موزه ها

اهداف موزه ها به طور طبيعي برگرفته از ساختار و موضوعيت موزه ها است درایم مورد ایکوم اهداف  معنوي موزه ها را در دستور کار خود قرار می دهد.

در مجموع اهداف كلان بركار موزه ها به شرح زیر است.

1-   پژوهش در آثار و شواهد برجاي مانده از گذشته انسان و محيط زيست او

2-  گردآوري و نگه­داری آثار

3-    بهره برداري معنوي از آثار

4-   ايجاد ارتباط بين آثار

5-    به نمايش گذاردن آثار به منظور بررسي و بهره وري

در راستای دستیابی به این اهداف علاوه بر موزه ها نهادهای علمی، فرهنگی و اجتماعی دیگر نیز  همپای موزه ها عمل می­کنند.

1-  نهادهایی که حفظ، نگهداري و  نمایش آثار را در تالارهاي نمايشایجاد می کنند. آثاری كه پيوسته به وسيله كتابخانه ها و مراكز بايگاني، نگهداري و تأمين مي شوند.

2-  اماكن و آثار باستاني تاريخي ، طبيعي و مردم شناسي كه به علت فعاليت در زمينه هاي گردآوري، حفظ، نگهداري و نمايش آثار باستاني داراي اهميت هستند.

3-   مؤسساتي از قبيل باغ هاي حيوان شناسي، گياه شناسي، نمايشگاه جانوران خشكي و موجودات آبزي و ... كه نمايشگر تاريخ موجودات زنده هستند.

چالش­هایی برای بناهاي تبديل شده به موزه

چالش­هایی برای بناهاي تبديل شده به موزه

 بیشتر موزه­هايي که در دنیا می­شناسیم و از تبدیل بناهای کهن به موزه تغییر کاربری داده شده­اند. كه در فاصله سال­هاي 1800 تا 1950 به­­وجود آمدند، درون بناهاي موجود تاريخي جا داده شدند  از جمله لوور در پاريس، آرميتاژ در لنينگراد، اوفيتزي در فلورانس، پرادو در مادريد.

در تبديل اين بناها به موزه، گاه مسائلي مطرح مي شوند كه تبديل آن ها را با مشكل مواجه مي­سازد، همچنين محدوديت هايي را به ملاحظه ویژگی­های زيبايي شناختي و تاريخي خود باعث مي شود.

 اين گونه موزه­ها  با چالش­هایی روبرو هستند که همه در حل آن­ها به ندرت  موفق هستند، با بررسی اجمالی این چالش­ها رادر گروه­های زیر قابل جستجو هستند.

1-  مشکلات دسترسی: این گونه موزه ها  در مركز تاريخي شهرها واقع شده اند و در نتيجه مشكلاتي از نظر رفت و آمد و نيز امكان دسترسي به همراه مي آورند.

2-  آسیب­ها: رطوبت ديوارها و جو دروني بنا غالباً به مجموعه ها آسيب مي رسانند.

3-  منابع روشنایی: در این موزه­ها از نور طبیعی برای روشنایی استفاده می­شود، که گاه ناكافي است و گاه خيره كنند،ه به­طوري كه در برخی مواقع کارشناسان موزه  بر تعداد پنجره ها افزوه د يا از آن­ها می­کاهند.

4-   انعطاف ناپذیری فضاها: فضا به قدر كافي انعطاف پذير نيست، تجهيزات موزه نگاري براي كار در جاهای نامناسب تطبيق داده می­شود.

5-  محدودیت موضوع­ها: از نظر روان شناختي، ذهن علاقه دارد ساختاري اين بناها آن­ها را برای موزه هاي نقاشي، موزه هاي يادبودي، موزه هاي تخصصي تاريخي، و حتي نمايش مجموعه هاي خصوصي به تصویر بکشد.

6-    اجرای برنامه­های آموزشی: برنامه­های آموزشي موزه ه­هاي معاصر، در اين­گونه موزها به آساني قابل اجرا نیستند و به جزء چند بناي وسيع  و موفق مانند لوور و ورساي، اين موزه ها نمي توانند در آن واحد پذيراي عده زيادي از مراجعان باشند.

7-    حفاظا فیزیکی: مسأله ديگري كه بايد به آن توجه نمود، ايمني مجموعه­هاست.به­ویژه آن­که كه بناهاي تاريخي عموماً بيش از دیگر موزه­ها در معرض خطر حريق يا سرقت هستند.

نتیجه: با وجود تمامي اين مشكلات، تمايل به استفاده از اين گونه بناها در سرزمين هايي كه از اين لحاظ غني هستند، همچنان وجود دارد. دلایل زیادی برای آن است که قابل دفاع هستند از جمله این­که فرهنگی­ترین کاربری برای بناهای تاریخی موزه است و نیز این­که نزدیک­ترین تناسخ و تناسب با موزه و موضوع انتخابی دارد و در پایان خود بنا نیز موزه­ای است با تزینات و معماری خاص خود.

 اما نكته که باید به آن توجه داشت اين است که بناهایی انتخاب شوند که متناسب مجموعه­هايي كه در آن­ها گردآوري و به معرض نمايش گذارده باشند.

 

بستر سازی مناسب در يك موزه

بستر سازی مناسب در يك موزه

بستر ارتباط منطقي بين اشياء است، ممکن است اين ارتباط به نحوه كونولوژيك يعني ارتباط ميان اشياء موزه­اي و دیگر علوم برقرار باشد.

هر شيء باید در ارتباط با شيء كنارش يك مطلبي را تشريح كند و كونولوژي باشد، يعني داراي رعايت تقدم تاريخي باشد. بنابراین بستر مناسب در یک موزه هنگامی میسر می­شود که:

(1) در پرتو روانشناسي باشد.

(2) رابطه بين اشياء بيانگر مطلب و مفهومي است

(3) داراي حلقه­هاي مفقوده­اي است كه يافتن آن به عهده موزه­دار است.

مهم­ترین بستری که موزه در آن شکل می­گیرد بستر فرهنگي است که از راه­ تهیۀ نقشه، طرح، جدول­هاي راهنما و دستگاه­هاي سمعي و بصري­ حاصل مي­شود.

بازگشایی موزه هنرهای ملی پس از دو سال تعطیلی

موزه هنرهای ملی پس از دو سال تعطیلی طی مراسمی مجدداً مورد افتتاح و بازگشایی قرار گرفت.

موزه هنرهای ملی (تاسیس 1309 ه.ش) یا همان مدرسه صنایع قدیمه در تهران  راه اندازی شدند.

موزه هنرهای ملی که اواخر دی‌ماه 89 تعطیل و جمع‌آوری اموال آن  در مدت  کوتاهی به مجموعه ارگ آزادی منتقل شد. تعطیلی آن موجب مخالفت هنرمندان و اهالی فرهنگ گردید تا اینکه با تلاش کارشناسان این موزه و هنرمندانی که آثاری را در این موزه به نمایش گذاشته بودند، سرانجام مسئولان سازمان میراث فرهنگی در خرداد ماه امسال با بازگشایی مجدد موزه در همان ساختمان موافقت کرد. این موزه پس از جاگیری دوباره آثار موزه ای، روز سه شنبه 18 مهر ماه ساعت 10 صبح با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، هنرمندان، کارشناسان موزه داری و میراث فرهنگی در محل موزه هنرهای ملی بازگشایی گردید.

پس از انقلاب مشروطه ، کمال الملک (محمد غفاری) با كمك حكيم الملك ( وزير فرهنگ وقت ) مدرسه صنايع مستظرفه ( واقع در باغ نگارستان، در محل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كنوني و موزه هنرهای ملی) را بنياد نهاد. از شاگردان اين واحد آموزشي استاداني چون : شادروان علي محمد حيدريان، ابوالحسن خان صديقي، محمود اولياء، حسنعلي خان وزيري بودند كه تأثير گذار در جريان هاي هنري سال هاي بعد شدند. برخی از مهمترین آثار کمال الملک قبل از انتقال به موزه مجلس در همین محل قرار داشتند.

 آموزش شاخه هنر هاي ايراني در كنار همان مدرسه صنايع مستظرفه بنام مدرسه صنايع قديمه به سرپرستي استاد طاهر زاده بهزاد تأسيس شد. وي نگارگر، مذهب ، طراح نقش قالي و كاشي بود و محل موزه هنرهای ملی مکانی بود برای فعالیت و رفت و آمد بزرگانی چون استادان هادي تجويدي، محمد علی زاویه ( نگارگر )، علي كريمي و علي درودي( تذهيب )، علي امامي ( منبت كاري )، محمد حسين خاتم ( خاتم سازي ) و رضا وفا كاشاني ( نقش قالي ) حسین کاشی تراش و معمارزاده استادان سفالگری، حبیب الله طریقی استاد زری بافی، عیسی بهادری استاد کاشی و سرامیک سازی، و نگارگرانی چون بهزاد، فرشچیان، و ....

بعدها مدرسة صنايع مستظرفه كمال الملك  زير نظر اداره هنر هاي ملي قرار گرفت و به دو بخش مجزا، تقسيم شد :

 1- صنايع قديمه ( رشته هاي نگارگری، تذهيب، نقش قالي و نقش كاشي )

2- صنايع جديده ( رشته هاي نقاشي و مجسمه سازي )

در سال 1319 هجري خورشيدي، هنرستان صنايع مستظرفه تعطيل و تبديل به كارگاه هاي سنتي شد و پس از آن مدرسه عالي معماري با نام ( هنركده ) مشتمل بر سه شاخه معماري ، نقاشي و مجسمه سازي به كار خود ادامه داد. محل آن در كوچه مروي، در خيابان ناصر خسرو بود. دو سال بعد، در زمان تصدي آندره گدار فرانسوي با نام ( دانشكده هنر هاي زيبا ) در محل زير زمين دانشكده فني به دانشگاه تهران پيوست و اولين دوره فارغ التحصيلان آن هنرمندان سرشناسي چون : حسين كاظمي، جليل ضياءپور، شكوه الملك رياضي و جواد حميدي بودند.

ساختمان موزه هنرهای ملی به دلیل قدمت آن و حضور آثار هنرمندان شاخص ایرانی در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۳۶۹ با شماره ۱۷۳۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید

  منبع: کتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس شورای اسلامی

پيشينه مخزن نگهداری آثار در موزه

پيشينه مخزن نگهداری آثار در موزه

اولـيـن انـگيزه­هاي ايجاد موزه، نگه­داري اشياء عجيب و شگفت انگيز و گرد­آوري آن­ها و آثار قديمي و عتيقه بوده­است. قبل از اين­كه انسان به فكر نمايش و يا مطالعة آثار فرهنگي و باستاني باشد. اشياء را در مخازن نگه­داري و از آن­ها حفاظت مي­كرده است. نمونه­هاي اوليه و تاريخي مخازن را به كتابخانه بطلميوس در اسكندريه و يا خزانه­ها و گنجينه­هايي كه شاهان آشوري، بابلي و شاهنشاهان هخامنشي نسبت مي­دهند. كه همه آن­ها هايي ويژه و با مـحـافظان مخصوص حفاظت مي­شده اند. در دوره هاي نزديك­تر  در ايران عصر ناصرالدين شاه، از مفهوم موزه فقط مفاهيم نگه­داري و حفاظت آن را مدظر بوده است. با انتقال اشياء از مـسعوديه به دارالفنون مفهوم تازه­اي به­عنوان نمايش و ارائه آثار نيز ظاهر مي­گردد. « با اين حال در آن زمان هنوز موزه معناي امروزي خود را نيافته بود، زيرا هنوز مباني و اصول فکريي که بتواند منجر به تاسيس موزه شود وجود نداشت.» (۱). و مفهوم  نگه­داري بيشتر ديده مي­شود چون كه بازديد براي عموم معمول و متداول نبوده است.

۱-- بهشتي، سيد محمد، معنا وماهيت موزه، مجله رواق، شماره 3، تابستان1378،ص18.

منبع: ميرزايی، کرم،پايان نامه کارشناسی، بررسی و مقايسه مخازن موزه­های ايران با معيارهای بين­المللی با تکيه بر مخزن موزۀ فرش ايران، مرکز آموزش عالی ميراث فرهنگی، 1382.

 

موزه ها و مخاطبين جوان

موزه ها و مخاطبين جوان

  ايكوم به مباحث موزه ها در سطح بين­المللي مي­پردازد و كارشناسان خبره موزه داري در رشته هاي مختلف با اين نهاد در ارتباط هستند و رهنمودهاي آن در سطح جهاني درسنامه­اي براي موزه ها به شمار مي­آيد.

ايكوم جهت توسعه و پيشبرد اهداف خود، هر سال با محوريت يك شعار برنامه هاي خود را تنظيم كرده و براي هماهنگي بيشتر آن را به ديگر اعضاء اعلام و ارسال مي دارد.

شعار ايكوم  در سال ۱۳۸۵ (2006) موزه ها و مخاطبين جوان(  Museums and young people) است. اين عنوان نشان از اهميت و نقش موزه ها در ميان جوانان نسبت به ديگر گروه هاي سني جامعه است، نقشي كه گاهي كم رنگ ديده مي شود و جدي گرفته نمي شود.

كاركرد آموزشي و خدمات فرهنگي موزه ها به جوانان، كه اغلب دانش آموزان و دانشجويان را تشكيل مي دهند، موزه ها را به دانشگاه و مدارس عالي تبديل كرده است. اين امر سبب شده تا گروه هاي آموزشي با بازديدها و مراجعات متعدد به قسمت هاي مختلف موزه، براي بالابردن سطح دانش و آگاهي خود از آن بهره مند شوند.

مخاطبين جوان با برخورداري از امكانات و اطلاعات موزه ها موفق به درك و تفسير بهتر مفاهيم ارائه شده و هماهنگ با نظام آموزشي، دست به تجربه هاي جديد مي زنند.

كاركرد آموزشي موزه ها براي جوانان به اينجا ختم نمي شود، چرا كه در تشريح و توضيح چالش هاي اجتماعي و نيز ترويج ارزش هاي انساني، موزه ها كمك شاياني به اولياء و مربيان مي كنند.

موزه ها جوانان را براي ادامه زندگي سالم با حس مسووليت­پذيري آماده كرده و زمينة ورود به جامعه بزرگتر را فراهم مي كنند. موزه ها بايد برنامه هايي براي مقابله با ناملايماتي كه بنيان هاي اجتماعي را تهديد مي كند به مرحله اجرا درآورند.

علاوه بر نكات ذكر شده، موزه ها در فرهنگ سازي و رشد و توسعه ارزش هاي فرهنگي جامعه كوشا هستند و در اين ميان بيشترين توجه را به گروه هاي سني آيين جامعه معطوف مي دارند، زيرا كه عقيده بر اين است كه جوانان پذيراتر و مستعدتر از گروه هاي ديگر مي باشند.

موزه ها اين آمادگي را دارند كه جوانان را با دست آوردهاي پيشينيان آشنا سازند و زمينة انتقال دانش و تجربة گذشتگان را فراهم آورند. همچنين موزه ها آماده پاسخ گويي به پرسش ها بوده و نظرات و پيشنهادات را سر لوحه كار خود قرار مي دهند.

امروزه جوانان از گروه هاي آسيب پذير جامعه به شمار مي روند و دولت ها و نهادهاي ديگر براي كم كردن اين آسيب­ها، روش هاي گوناگوني به كار مي برند. از ابزارهاي مفيد مي­توان به موزه­ها اشاره كرد؛ زيرا با كاركرد رسانه اي خود به خوبي اين نقش را ايفا مي كنند. آن چه در اين ميان مهم است، شناخت و پيش­بيني نيازها است كه فعاليت ها بايد منطبق با شناخت ها تعريف و اجراء شوند. موزه ها براي دست يابي به اهداف از پيش تعيين شده خود، بايد با فضاسازي هاي مناسب، برنامه هاي متنوع و خلاق و نمايشگاه­هاي تعاملي جذاب و با نظارت مربي ها، راهنماهاي آزموده امكان مشاهده، مكاشفه و تجربه براي سنين كودكان تا جوانان و معلمان آنها را فراهم آورند تا محيطي شاد و آزاد امكان آشنايي با جهان اطراف، طبيعت، مردم و فرهنگ هاي گوناگون مهيا گردد.

همچنين موزه ها با تشويق كار گروهي در ميان گروه هاي جوان و مشاركت آنها در فعاليت موزه­اي، ضمن آشنايي با موزه و فعاليت هاي آن، رفتارهاي اجتماعي را آموزش مي دهند.

از جمله فعاليت هايي كه موزه ها مي توانند از كمك جوانان بهره مند شوند و آنها را در اجراي برنامه هاي خود مشاركت دهند به اين شرح هستند:

-         تشكيل گروه هاي پژوهشي و اجرا و تكميل پروژه هاي تحقيقاتي موزه ها

-         مشاوره و اجراي نمايشگاه هاي موقت و برنامه ريزي براي برپايي نمايشگاه هاي جديد

-     از آن جايي كه همسالان سريع تر و بهتر با همديگر ارتباط برقرار مي كنند، كمك گرفتن از جوانان براي راهنمايي در سالن هاي موزه و نيز آموزش مفاهيم موزه اي مؤثر و مفيد است.

-         به كارگيري مهارت هاي جوانان در اجراي برنامه هاي جنبي موزه ها

-         كمك در گردآوري نمونه هاي مردم شناسي اقوام مختلف كشور و نيز پژوهش هاي ميداني در زمينه هاي مختلف

-         جوانان به عنوان رابط بين موزه ها و ديگر مراكز فرهنگي و آموزشي، مي توانند انگيزه هايي براي غناي موزه ها باشند.

-     استفاده از نيروهاي جوان در خدمت به ساير گروههاي اجتماع كه به موزه ها مراجعه مي كنند، مانند كودكان، نابينايان، معلولان و سالمندان

بديهي است، موزه ها بايد سياست هايي اتخاذ كنند تا در بلندمدت ضمن برخورداري از نيروها و استعداد جوانان در پيشبرد اهداف خود، زمينه ساز الگويي قابل تعميم براي ديگر نهادهاي فرهنگي شوند.

شناخت رفتاري مخاطب

اكنون موزه ها از شيء محوري به سوي مخاطب محوري سوق داده مي شوند. اين امر شناخت مخاطب موزه را دو چندان كرده است، در اين راه برخورد روان شناسانه و آگاهانه با مخاطب و شناخت روحيات رفتاري گروه هاي بازديد كننده به موزه داران و راهنمايان موزه در رسيدن به اهدافشان كمك شاياني مي كند. از اين رو راهنمايان موزه ها  در مرحله نخست به شناخت مخاطب و نيازهاي او مي پردازند و در گام بعدي به ارائه مطالب و اطلاعات موزه اي مي پردازند.

ايجاد سوال و سوالي كردن موضوعات مطرح شده در موزه ها و تالارهاي نمايش بسيار مهم است و انگيزه اي براي بازديدهاي متعدد خواهد شد. اين امر محركي براي حس كنجكاوي كودكان و جوانان مي شود.

با شناختي كه از موزه هاي كشور سراغ داريم، جاي اين پرسش باقي است، كه موزه هاي موجود چقدر همسو با نيازهاي كودكان و جوانان برنامه هاي خود را تنظيم و اجراء مي كنند.

منابع:

-         دبيري نژاد، رضا، موزه: ديروز، امروز، فردا، تهران؛ نشر ساحت بهار 1383.

-         خواجه ئيان، سايه، مخاطب شناسي موزه ها، مجله موزه ها، شماره 19، پائيز 1383.

-         مجله موزه ها، دوره جديد، شماره 37، زمستان 1382

 

 

مجموعه آثار و یادمان های تاریخی در موزه مجلس شورای اسلامی

مجموعه آثار و یادمان های تاریخی در موزه مجلس شورای اسلامی

    موزه مجلس در سال 1390 با گردآوری و خریداری آثار نفیس و ارزشمند هنری و تاریخی به تنوع و غنای مجموعه های خود افزود و در نتیجه با چیدمان این آثار جدید، در نمایش مجموعه های موزه تفکیک صورت پذیرفت و سه گالری شیء محور موزه با چیدمان جدید با عناوین ذیل، نام گذاری شدند.

  الف) آثار و یادمان های تاریخی

      ب) نقاشی ها و هنر اسلامی

     ج) شخصیت ها، هدایا و مناسبات پارلمانی.

مجموعه آثار و یادمان های تاریخی:

    معدودی از اشیاء تاریخی در موزه مجلس وجود داشتند که امکان ارائه در یک مجموعه مستقل را نداشتند. اما  پس از بازگشایی موزه مجلس در سال 88، با نگرشی که  ریاست مجموعه کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس در زمینه گردآوری آثار داشتند، اشیایی تاریخی برای موزه خریداری گردید و در نتیجه موزه توانست مجموعه ای مستقل با عنوان «آثار و یادمان های تاریخی» را در تالار مرکزی موزه به نمایش بگذارد.

در این بخش آثار تاریخی و یادگارهای برجای مانده مربوط به تاریخ مجلس، مشروطه، ساختمان مجلس و تاریخ معاصر به نمایش در آمده اند. ترتیب چیدمان این اشیاء در ویترین های این مجموعه به صورت زیرآست:

ویترین شماره 1 :  در این ویترین قدیمی ترین آثار تاریخی این بخش قرار گرفته اند، یعنی لوح یادمان تأسیس ساختمان بهارستان توسط میرزا حسین خان سپهسالار که هنرمند خوشنویس آن شکرالله نامه نگار است و تاریخ ساخت آن 1296 ه.ق ذکر شده است. همین طور سه نشان تاریخی برجای مانده از دوره ناصرالدین شاه قاجار که تکمیل کننده این ویترین هستند.

ویترین شماره 2 : این ویترین که در مرکز ضلع ورودی سالن و بزرگترین ویترین موزه می باشد دربردارنده پرچم ایران برجای مانده از عصر مشروطه و یادگاری از مشروطه خواهان شهر رابر کرمان  است که در بالا قرار گرفته و دو اثر تاریخی که به تأسیس مجلس در ایران مربوط می باشند یعنی عبارت " عدل مظفر " که متعلق به سردر مجلس شورای ملی بود و ماده تاریخ تأسیس مجلس در ایران  « 1324 ه.ق » است و نیز مجسمه مظفرالدین شاه صادر کننده فرمان مشروطه بصورت قرینه در پایین پرچم قرار گرفته اند.. چکش چوبی میز رییس مجلس نیز شیء دیگر این ویترین است.

ویترین شماره 3 : در طبقه فوقانی این ویترین تکه ای باقی مانده از گلوله توپ اصابت شده به ساختمان مجلس که از قدیم در کتابخانه مجلس نگهداری شده به نمایش در آمده است. در طبقه پایین آن نیز مجموعه ای از نشان های دوره قاجار و پهلوی قرار دارند.

ویترین شماره 4 : لباس فراک ( لباس تشریفاتی رجال عصر پهلوی ) متعلق به علی امینی در این ویترین به نمایش در آمده و نیز شمشیر، عصا، کیف و یک خنجر از عصر پهلوی به علاوه مجموعه نشان های دوران پهلوی، سایر اشیاء این ویترین را تشکیل داده اند.

ویترین شماره 5 : مجموعه لوازم التحریر میز رییس مجلس سنا ساخته شده از خاتم، اثر استاد محمد صنیع خاتم و تعدادی از مهره ها و انگشترهای مهر از شخصیتها و مهرهای حکومتی از دوران پهلوی اشیاء طبقه فوقانی این ویترین هستند. در طبقه پایین آن هم، مجموعه دیگری از نشان ها و شمایل های عصر پهلوی قرار گرفته اند.

ویترین شماره 6 : در این ویترین مجموعه لوازم شخصی سید جمال الدین اسد آبادی که شامل کیف، عصا، مجموعه لوازم التحریر، عینک­ها و . . . می باشد به نمایش درآمده اند.

همچنین مجموعه ای ارزشمند  از مهر های تاریخی از جمله مهر های شخصیت ها و مهر های حکومتی از ادوار مختلف نیز اخیرا گردآوری شده که به زودی به نمایش در خواهد آمد.

بازديد عمومي موزه مجلس شورای اسلامی: روزهاي شنبه تا چهارشنبه ، ساعت 9:00 الی 14:00 

نشانی: تهران - ضلع جنوب شرقي ميدان بهارستان -کتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس شورای اسلامی

  تلفن: 39932028      

 نشانی سایت: museum.ical.ir

منبع: میثم رضایی مهوار، موزه مجلس شورای اسلامی

 

 

 

 

 

 

معيارها و استانداردهای مخازن موزه­ای

معيارها و استانداردهای مخازن موزه­ای

با توجه به ­شرايط موجود در جوامع امروزی از ديدگاه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی که بر مخازن موزه­ای حاکم است، مخازن موزه­ای بايد دارای معيارها و استانداردهای تعريف و تجربه شده­ای باشند که البته رسيدن به اين ايده­آل­ها بستر و زمينة مناسبی را طلب می­کند. در هر صورت کسانی که دغدغه­های فرهنگی دارند تلاش می­کنند تا مخازن مطلوبی را ايجاد نمايند تا شايستگی نگه­داری و حفاظت از اشياء و آثار فرهنگی را داشته باشند.

با توجه به مطالب فوق به اجمال مواردی که يک مخزن را به ايده­آل­ها نزديک­تر می­کند می­پردازيم .

۱- کنترل عوامل محيطی؛ محيط مخزن با توجه به حساسيت اشياء به عوامل محيطی، طراحی و ايجاد می­شود. اين عوامل مواردی چون رطوبت نسبی، دمای محيط، نور، آلودگي­های زيست محيطی، ارتعاش و لرزش، موجودات ميکروسکوپی، جانوران موذی و غيره را شامل می­شود. در مورد هر کدام از اين عوامل راه حل­های پيشگيری و کنترلی وجود دارد که با تدبير موزه­داران حفاظت­گر و استفاده از وسايل و تجهيزات مناسب امکان پذير می­باشد .

۲-  امنيت فيزيکی؛ از خطرات عمده ای که مخازن موزه­ای را تهديد می­کند، سرقت و خراب­کاری است،که ممکن است توسط افراد غير مسئول و با انديشه­های غير فرهنگی انجام می­گيرد. با حذف عوامل نفوذ و وسوسه­انگيز و هم­چنين به­کارگيری سيستم­های امنيتی و نگهبانی می­توان از اين خطرات پيشگيری کرد.

۳-  امکانات پيشگيری از حوادث غير مترقبه؛ حوادثی که می­توانند به مخزن و اشياء موجود در آن آسيب برسانند عبارتند از: سيل، زلزله، آتش سوزی، حملات نظامی و نظاير آن که برای جلوگيری از هر يک روش­ها و شرايطی لازم است که رسيدن به آنها مخزن را مطلوب می­کند و اشياء را از گزند اين حوادث در امان می­دارد .

۴- دسترسی به شيء؛ امکان دسترسی سريع و آسان به اشياء برای موزه­دار حفاظت­گر که مسئوليت مستقيم اشياء بر عهدة اوست از نقاط قوت يک مخزن استاندارد محسوب می­شود. نزديک شدن به اين مسئله در سياست­های کلی يک موزه و ارائة خدمات به مخاطبين و نيز استفادة بهينه از مخزن موزه موثر است.

۵-  معماری مخزن؛ يی که برای مخزن در نظر گرفته می­شود، الگوی خاصی برای خود می­طلبد. ی مخزن بايد در زيرزمين ساختمان ايجاد شود، زيرا که مزيت آن در مقايسه با ساير های موزه بيشتر است. ارتباط فيزيکی مخزن با ساير قسمت­های موزه بايد در طراحی و اجرای آن اعمال شود خصوصاً ارتباط با بخش مرمت موزه، تالارهای اصلی و بخش موزه­داری که اين امر در حمل و ­نقل اشياء و دسترسی به آن­ها و هم­چنين مرمت و پژوهش روی اشياء به آسانی و با کم­ترين آسيب همراه خواهد بود.

ي مخزن بايستي امکان گردش هواي کافي جهت برقراري دما، رطوبت نسبي يکنواخت و مسدود کردن نفوذ گازهاي خورنده همانند بخارهاي اسيدي و قليايي را دارا باشد. حذف کامل ذرات معلق در مجموعه­هاي موزه­هاي غير ممکن است. به­هرحال غلظت بالاي آن­ها در يک محدوه مشخص مي­تواند موجب تخريب فلز شود. در صورتي که هواي اتاق به اندازه کافي تهويه شود مي­توان از اين روند ممانعت به­عمل آورد. نصب هواکش در ي مخازن مي­تواند به برقراري جريان هوا کمک نمايد.(مرمت، شماره6، ص3)

 ۶- موزه­دار حفاظت­گر؛ در مخزن افرادی به فعاليت مشغول هستند که از آن­جمله می­توان به موزه­دار حفاظت­گر اشاره کرد. اين شخص در زمينة موزه­داری دارای مطالعات و تجاربی می­باشد و نسبت به اشياء و شرايط مطلوب نگه­داری آنها مطالعه و شناخت کافی دارد. استفاده از اين نيروهای متخصص در مخزن موزه، از معيارهای مخازن موزه­ای می­باشد.

۷- بازرسی­ها؛ بازديد مدام از مخزن وکنترل شرايط محيطی داخلي مخزن موزه، ثبت گزارشات و مشاهدات و هم­چنين استفاده از ابزارهاي سنجش ودستگاه­های کنترل کننده از استانداردهای عمدة يک مخزن به­شمار مي­آيند.

۷-۱- بازديدهای روزانه

از جمله کارهای روزانه در مخزن اندازه­گيری و ثبت رطوبت­نسبي و دمای محيط است، تا برای اقدامات آتي مورد استفاده قرار گيرند. در زمان بروز نوسانات شديد محيطي، بايد اشياء حساس را به محل­های  امنت­تر با شرايط محيطي پايدارتر منتقل کرد.

۷-۲- ـ بازديدهای هفتگي

اين بازديدها در هر هفته و به­طور منظم انجام مي­گيرد. تا اشياء، واحدهای مختلف نگه­داري آثار و شرايط محيطي مخزن از جهت علائم هجوم حشرات، يا تغييرات ديگر در محيط و يا بر روی اشياء مورد ارزيابي قرار گيرد. هم­چنين محيط مخزن را به­منظور جلوگيری از انباشت غبار و آشغال بازرسي نمود. در صورت نياز قفسه­ها را با استفاده از جارو برقي خاک روبي کرد. وسائل و تجهيزات کنترل و بازرسي محيط را به­دقت بررسی کرد و نيز وضعيت اشياء را از اين لحاظ که به  پوشش و محافظ و يا تغيير و جابجايي نياز داشته باشند، مد نظر داشت.

۷-۳- بازديد­های سه ماهه و يا شش ماهه

در پايان هر فصل و قبل از شروع تغييرات جوی بايد از تاسيسات مناسب و خاص آن فصل بازديد نمود و از صحت آن­ها اطمينان حاصل کرد. اين امر موجب پيشگيری از برخی عوامل آسيب­رسان طبيعی به اشياء موجود در مخزن منجر خواهد شد. در غير اين صورت فوراٌ واحد­های تاسيسات، تعميرات و نگهداری را آگاه کرد، تا نسبت به راه اندازی آن­ها اقدام کنند.

اشياء را به جهت مشاهده علائم آسيب و تغييرات قابل ملاحظه مورد بازرسی قرار داد و اقدامات پيشگيرانه از بروز آسيب­های احتمالي اقداماتي به عمل آورد.

اشيايی را که بر اثر رطوبت در معرض حمله قارچ ها و ديگر ميکرو ارگانيسم­ها قرار مي­گيرند، مانند آثار چوبي، چرمی، منسوجات و نظاير آن را بايد به دقت کنترل و بازرسی کرد. علائم خوردگی فعال در اشياء فلزي را بايد جدي گرفت و راه­هاي مقابله با آن را مد نظر قرار دارد.

قبل از اين اشاره شد،که هر يک از گروه­های اشياء موزه­ای، نياز به روش­های نگه­داری خاص به خود دارند. و به­ اين منظور آنها را در واحدهای کوچک­تر مخزن که شرايط مهيا باشد، نگه­داری مي­کنند. واحدهای مخزن شامل ديوارها، طاقچه­ها، قفسه­های چوبی و يا فلزی، کابينت­های کشودار، سکوها يا محفظه­های لوله­ای برای بافته­های بزرگ­تر(قالي، قاليچه و گليم)و... باشد. انتخاب روش و مواد بستگی دارد، به منابع موجود در موزه و نوع اشيايی که بايد نگه­داری شوند .

۸- مخازن قابل مشاهده؛ امکان بازديد از مجموعة مخزن براي ساير افراد و ايجاد چنين امکاني به وسيله موزه يک ايده­آل است که با مشکلاتي همراه مي­باشد، با برطرف کردن آن­ها مخزن موزه به شرايط مطلوب نزديک می­شود .

۹- ظرفيت مخزن­؛ استفاده از همة ظرفيت مکاني مخزن و انعطاف پذير بودن و امکان تغييرات فضایی با استفاده از  تجهيزات به­کار  رفته در مخزن، مخزن را با معيارهای علمي سازگار مي­سازد.

۱۰- اطلاعات و شناسنامه اشياء؛ اطلاعات اشياء موزه­اي معمولا به سه صورت شفاهی، نوشتاری و

ديجيتالی مي­باشند که بهترين حالت ارائه اطلاعات به پژوهشگران و بازديدکنندگان به­صورت ديجيتالی و کامپيوتری است. با نمايش عکس، فيلم و متن از اشياء موجود در مخزن، امکان بهره برداری از آن­ها به­وسيلة مخاطب، بيشترين بازدهی را خواهد داشت.

منبع:

ميرزايی، کرم،پايان نامه کارشناسی، بررسی و مقايسه مخازن موزه­های ايران با معيارهای بين­المللی با تکيه بر مخزن موزۀ فرش ايران، مرکز آموزش عالی ميراث فرهنگی، ۱۳۸۱، ص ۱۶۵-۱۶۷.

شعارهای ایکوم در روز جهانی موزه در بیست سال اخیر

شعارهای ایکوم در روز جهانی موزه در بیست سال اخیر

 1371- موزه ها و محیط زیست                                  1992 - Museums and Environment

1372- موزه ها و مردمان بومی                                  1993 - Museums and Indigenous Peoples

 1373- پشت صحنه در موزه                                      1994 - Behind the Scenes in Museums

 1374- پاسخ و مسئولیت                                         1995 - Response and Responsibility

1375- گردآوری امروز برای فرد                                    ا1996 - Collecting Today for Tomorrow

1376- 1377- مبارزه با قاچاق اموال فرهنگی

  1998-1997 - Fighting Against the Illicit Traffic in Cultural Property

1378- لذت کشف                                                                    1999 - Pleasures of Discovery

 1379- موزه صلح و آرامش در جامعه          2000 - Museums for Peace and Harmony in Society

1380- موزه­ها: جامعه­سازی                                    2001 - Museums: Community Building

 1381- موزه­ها و جهانی شدن                                  2002 - Museums and Globalization

1382- موزه ها و دوستان                                         2003 - Museums and Friends

1383- موزه­ها و میراث معنوی                                    2004 - Museums and Intangible Heritage 

 1384- موزه­ها پل میان فرهنگ­ها                               2005 - Museums bridging cultures

 1385- موزه­ها و مخاطبان جوان                                  2006 - Museums and young people

1386- موزه­ها و میراث های جهانی                             2007 - Museums and Universal Heritage

1387- موزه­ها: عوامل تغییر اجتماعی و توسعه  

                                                     2008 - Museums: agents of social change and development

1388- موزه­ها و گردشگری                                        2009 - Museums and Tourism

1389- موزه برای هماهنگی اجتماعی                        2010 - Museums for social harmony

1390-  موزه و خاطره                                               2011 - Museum and Memory

 1391-   موزه در جهان در حال تغییر چالش­های جدید، الهام بخش جدید

                                  2012 - Museums in a Changing World New challenges, new inspirations.

منبع: ایکوم

گروه­بندی مجموعه آثار  موزۀ هنر معاصر تهران

گروه­بندی مجموعه آثار  موزۀ هنر معاصر تهران

1-  بر اساس رسانه(نوع هنر)

1-1-       نقاشی

1-2-       طراحی

1-3-       مجسمه­سازی

1-4-       عکاسی

1-5-       گرافیک

1-6-       ویدئو آرت

2-  بر اساس  فضای موزه

1-2- باغ مجسمه­ها

      ●مارينومارينى

● پرويز تناولى

     ●رنه مارگريت

● هنرى مور

●الکساندر کالدر

● آلبرتو جاکومتى

●ماکس ارنست

● ادوارد چيليدا

● نوريوکى خاراگوچى

2-2- گنجینۀ آثار

3-2- معماری موزه

     ● معماری ایرانی

     ● معماری مدرن

3-  بر اساس ملیت هنرمندان

1-3- آثار هنرمندان داخلی

     ● پیشگامان هنر نو ایران

     ● آثار نقاشی قهوه­خانه­ای

     ● نقاشی پشت شیشه

     ● نقاشی و هنر آکادمیک ایران

     ● نگارگری ایرانی

     ● آثار هنرمندان مدرن

     ● آثار نقاشی خط

     ● مکتب سقاخانه­ای

     ● آثار هنرمندان هنر جدید (کانسپچوال آرت)

2-3- آثار هنرمندان خارجی

     ● هنرمندان انگلیسی

      ●هنرمندان آلمانی

     ● هنرمندان معاصر آمریکای لاتین

     ● هنرمندان معاصر ژاپن

     ● هنرمندان معاصر روسیه

     ● و...

4-  بر اساس آثار هنرمندان

● مانه

●کلودمونه

● رنوار

 ● لوترک‌

 ●ژورژ براک

● پيکاسو

● پل گوگن

● بیکن‌

●هاکنی‌

●کیتاج‌

● دو بوفه

● جانسن

● ماکس ارنست

● ماگریت

● و...

5-  بر اساس سبک­های هنری

● امپرسیونیسم

● نئوامپرسیونیسم

● پست امپرسیونیسم

● فوویسم

● کوبیسم

● سورئالیسم

● و...

6-  بر اساس دوره­های تاریخی

● دورۀ معاصر

● دوره­های گذشته

     آثاری از نگار گری ایرانی دورۀ صفویه ( مجموعه­ای از شاهنامۀ شاه طهماسبی)

     طراحی­هایی از آثار به سبک­های گذشته(طراحی فرش ـ تزهیب ـ خوشنویسی و...)

 

حمايت عمومي از موزه

حمايت عمومي از موزه

تنها مردم نيستند كه از موزه حمايت مي­كنند بلکه عملكردهاي سازماني موزه (دروني و بيروني)، نگه­داري و پشتيباني موزه، اطمينان پيدا كردن از ثباتش (بستگي به منابع­اش در وراي مردم معمولي دارد) و سازمان­هايي كه داراي توانايي براي شكل دادن به ماهيت موزه و محتواي آن هستند نیز می­توانند از آن حمایت کنند.

چنين نمايندگاني بخشي از ساختار اصلي بازاريابي هستند. بنابراين وظيفه بازاريابي تنها روي مردم متمركز شده است.

حمايت سازماني از موزه با به­دست آوردن شهرت ايجاد مي­شود. شهرت براي مجموعه ساختمان، كارکنان اداري و به­طور قابل ملاحظه­اي نظر مردم باعث شهرت يك موزه خواهد شد. در نهايت اين حمايت عمومي است كه موزه را نگاه مي­دارد. حمايت عمومي با زنده نگه­داشتن موزه به­وسيله فراخواندن يك حس ارزش براي مجموعه و انتقال اين ارزش به بازديد كننده صورت مي پذيرد.

منبع: درآمدی بر مدیریت موزه و نگارخانه، گردآوری و تدوین محمد حکمت، تهران: نزهت،1386،ص111

اقتصاد موزه

 اقتصاد موزه

هدف موزه اين نيست كه ارقام بازديد كننده را اضافه كند، درآمدزا شود و يا اهداف مادي را دنبال كند. اين موارد ممكن است حاصل كار به وجود آيند ولي هدف موزه نيستند. هدف نهايي فلسفه موزه همان­طور كه از آغاز گفته شده مشخص نمودن سياست­ها و احتمالاتي در راستاي اهداف موزه است.

بازاريابي يعني به حداكثر رسانيدن آگاهي مردم از اهداف موزه و يا به حداكثر رسانيدن تجربه بازديدي كه در زمينه اهداف موزه است. يك موزه يك مجتمع بزرگ يا رستوران همبرگ مك دونالد و يا بيمارستان نيست موسسه آموزشي و يا يك تئاتر هم نيست موزه ابعاد متعددي براي بازديدكنندگان مختلف دارد و در واقع يك بعد ندارد بلكه ارزش­ها، برداشت­ها و وجوه بسياري را در بر مي­گيرد.

موزه را نمي­توان به­عنوان يك سازمان خدماتي يا خصوصي بخش بخش تعریف كرد. مشخص­هاي اين سازمان­ها را دارد اما پيچيده­تر از موارد مطرح شده است. محصول موزه را يك مشتري بازديده كننده تعريف نمي­كند و نظام ارتباطي مشخصي ميان محصول و يك مشتري وجود ندارد بنابراين موزه براي اين­كه مفيد باشد يا بهترين حاصل مالي را داشته باشد الزاماً با يك مشتري ارتباط برقرار نمي­كند.

منبع: درآمدی بر مدیریت موزه و نگارخانه، گردآوری و تدوین محمد حکمت، تهران: نزهت،1386،ص109-110

رابطۀ مجموعه (گنجینۀ موزه) با بازاریابی در موزه

 رابطۀ مجموعه (گنجینۀ موزه) بازاریابی در موزه

باید ميزان توسعه و رشد يك مجموعه در ارتباط  اجتماع ارزيابي شود. اهميت مجموعه­ها با ارزشي كه مردم به آن­ها مي­دهند شناخته مي­شود و اين ارزش با بازديد مردم از موزه نمايان مي­شود.

 موزه­هاي ملي بازديد كننده­هاي بيشتري نسبت به موزه­هاي محلي دارند. شهرتي كه مجموعه به موزه مي­دهد، تعيين كنندگان اصلي براي بازديد از موزه است.

پاسخ بازاريابي براي مجموعه اين است بايد بخش­هاي كه اهميت بيشتري براي مردم دارد هدف قرار داد و براي ارائه به مردم آماده نمود، به نحوي كه نيازها و خواسته هاي مردم در تفسير و نمايش مجموعه منعكس شود.

منبع: درآمدی بر مدیریت موزه و نگارخانه، گردآوری و تدوین محمد حکمت، تهران: نزهت،1386،ص108